پاکوچولوپاکوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

پاکوچولو

کاشکی وصل شود عشق تو به آزادی🌱

نمایشگاه اسباب بازی

سلام فرشته کوچک و مهربونم دیگه حالت تقریبا بهتره . جمعه ٧/٢٦  برای اینکه حال و هوای خودمون و شما عوض بشه بعد اینهمه مدت تو خونه موندن و بیماری، بردیمت بیرون. اول رفتیم نهار خوردیم که ماشالا اشتهات خیلی بهتر شده، بعدش هم رفتیم نمایشگاه بین المللی که نمایشگاه اسباب بازی بود. اینم عکساش اینجا آماده شدی که بریم ددر   موقع نهار   تو نمایشگاه اسباب بازی   از این اسب آبی بیچاره که اومد پیشت ترسیدی، اونم زود رفت عقب که گریه نکنی                 ...
28 مهر 1392

روزهای سخت آنی کوچولو و مامانش

سلام کوچولو خانوم، روزی که این وبلاگو برات درست کردم به خودم گفتم فقط از خوشی ها مینویسم که بعدا هیچ غصه ای رو در موردت به یاد نیارم. حتی گفتم از زحمات خودم برات ننویسم که یه وقت فکر نکنی منتی به سرته. چون هر مادری هر چقدر هم سختی یا زحمتی داشته باشه، با جون و دل و به خاطر شکفتن گل خودشه. پس این سختیها رو به چشم مثبت نگاه میکنه اما این ماهی که گذشت  یعنی مهرماه ٩٢ واقعا به حدی برام سخت گذشت که یه جورایی از توانم خارج بود. اشتباه بزرگی کردم و فقط برای ١٠ روز در این ماه گذاشتمت مهد کودک. سه روز هم قبلش دو تایی با هم میرفتیم تا عادت کنی به خاله ها و نینیا. تو کل این مدت کم برای اینکه عادت کنی و غصه نخوری فقط حدود ٥ ساعت در روز ت...
28 مهر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پاکوچولو می باشد